سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عید ولایت مبارک

خداوند هرجا راجع به رسالت و وظیفه پیغمبر بااو سخن میگوید بازبان دلداریست

یکجا خداوند با پیامبربا زبان تهدید سخن میگوید

یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ (مائده 67)

ای پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان. اگر چنین نکنی امر رسالت او را ادا نکرده‏ای. خدا تو را از مردم حفظ می‏کند، که خدا مردم کافر را هدایت نمی‏کند.

 

بارها قرآن به پیامبر فرمود: تو فقط وظیفه ابلاغ داری

واینجا تهدید کرد کاری که امر خداست اگرانجام ندهی گویا اصلا وظیفه ات را انجام ندادی

 

وپیامبر دستور توقف داد

ودست علی را بالا برد و او را جانشین خود معرفی کرد

و به همه امر فرمود هم اکنون با علی بیعت کنند

عده ای جارچی بدستور پیامبردرون جمعیت حرکت میکردند و فریاد میزدند:  حی علی خیرالعمل   بشتابید بسوی بهترین عمل (منظور بیعت با علی)

چرا خداوند تهدید کرد؟

و بلافاصله دلداری داد   که :  خداوند تو را حفظ میکند

از چه خطری؟

من الناس  یعنی   از مردم

گویا در وجود پیامبر رنجشی وجود دارد که اگر علی را معرفی کنم نگاه مردم  نگاه دیگریست که پیامبر دامادش را معرفی کرد

ویا عده ای طمع ورز منافق این شبهه را در بین مردم رواج میدهند

اما   :  الله اعلم حیث یجعل رسالته ....

 

یاعلی ذاتت ثبوت  قل هوالله احد

نام تو نقش نگین امر الله الصمد

لم یلد از مادر گیتی ولم یولد چوتو

لم یکن بعدالنبی مثلت له کفوا احد

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب گذشته (نوشته های پیشین)


دستور العملی از حضرت محمد(ص) قبل از خواب

محدث فیض در خلاصه الاذکار نقل کرده که از حضرت زهرا (س) روایت شده که شبی حضرت رسول (ص) بر من وارد شد در وقتی که رختخواب خود را پهن کرده و مهیای خوابیدن بودم .

فرمود : ای فاطمه ! مخواب مگر آنگاه که این چهار عمل را انجام داده باشی.

اولا یک ختم قرآن بخوان و بخواب

و دیگر یک حج ویک حج عمره بجای آور و بخواب

سوم آن که همه مومنین را از خود راضی گردان

و چهارم آن که من و همه انبیاء را شفیعان خود قرار دهی.

پیغمبر اکرم (ص ) فرمود : عزیزم ! خدای تعالی روی لطفی که به پدر تو و تو دارد این دستور را بقدری سهل و آسان قرار داد که شما و شیعیان عمل نمایید و اجر و مزد بسیاری برای شما خواهد بود .

هرگاه سوره (قل هوالله احد) را سه مرتبه بخوانی ثواب یک ختم قرآن خواهی برد

و هر گاه تسبیحات اربعه را بگویی صواب حج و عمره برده ای

و هرگاه طلب مغفرت جهت اموات نمایی همه آنها از تو خشنود می گردند

و هرگاه برمن و سایر انبیاء صلوات فرستی همه آنها شفیعان تو خواهند بود . به این قسم :

اللهم صل علی محمد و آل محمد اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین.


به نقل از کتاب داروخانه معنوی - رضا جاهد

اللهم عجل لولیک الفرج

کلامی در مورد حجاب

عن النبی  صلی الله علیه وآله وسلم : إنّ اللَّه تعالی کتب علی ابن آدم حظه من الزّناء أدرک ذلک لا محالة، فزنا العین النّظر....

خداوند بر آدمیزاد قسمتی از زنا رقم زده است که ناچار مرتکب آن می‏شود، زنای چشم نگاه نارواست.....

نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول ص         298  

 

وقتی چشم  نگاه ناروایی داشته باشد بفرمایش پیامبر این نگاه زنا محسوب میشود البته قرائن حاکی ودال براینست که منظور از این نگاه همان نگاه به نامحرم است اما ازآنجاییکه قیدی در این کلام شریف نیست ممکنست دایره شمولیت کلام وسیع شود وشامل هرنگاه ناروایی شود که نگاه به نامحرم یکی از اینهاست

بهرحال ازاینکه نگاه به نامحرم زنای چشم محسوب میشود غیرقابل انکارست

ومسبب این گناه هولناک زنانی هستند که در پوشیدن لباس قیدوبندی ندارند و هرطور که بخواهند در نظر مردم حاضروظاهر میشوند

البته شاید کسی بگوید مردم باید قلب بیمارخودرادرمان کنند و بفرمایش قرآن غض بصر کنند و نگاه نکنند

این اشکال وارد است اما دلیل بر این نیست که زن آزاد باشد هرطور دلش خواست ظاهر شود

زیرا قرآن میفرماید:وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْم‏ المائدة : 2  (هرگز) در راه گناه و تعدّی همکاری ننمایید

وبی حجاب یا بدحجاب بودن همکاری و اعانت براثم وگناهست و علاوه بر اینکه حق الله ضایع میشود حق الناس نیز وبال گردن شخص بی حجاب خواهد بود

وقرآن در جایی دیگر میفرماید:

إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ  النور:19

کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است و خداوند می‏داند و شما نمی‏دانید

بدحجابی موجب زنای چشم میشود و زنا نوعی فحشاست وزنا دهنده ترویج فحشا میکند که برای او هم در دنیا عذابست وهم در آخرت

دردنیا عذاب دارند چون باعث سستی پیوند خانواده ها میشود چشم ودل مردم پر میشود نازو عشوه و کرشمه  زن عادی میشود همان اتفاقی که در غرب افتاده  که ازبس زنان آزاد ظاهر شدند دیگر برای مردم زن وزیبایی و کرشمه اش امری عادی شد زنان انواع آرایش و عشوه ها را بکار میگیرند تا توجه مردانشان را بخود جلب کنند اما مردم در کوچه وخیابان و محل کار آنقدر زنان زیبای بزک کرده و باناز و عشوه دیده اند که رغبتی در آنها نمانده است

دیگر در غرب نگاه تیز مردان بسمت زنان نیست  نه اینکه نمیخواهند گناه نکنند نه اینکه خداترس هستند بلکه برایشان عادی شده و این فاجعه است و  زنان بد حجاب جامعه ما هم اکنون بنیانگزار این فاجعه هستند

 

واین شعر زیبا:

بشنوازچادرکه درتوصیف زن*تاروپودش باتومیگویدسخن

تاروپودش راشرافت بافته*تاشرافت رابه عصمت بافته

درکلاس حفظ تقواوشرف*دختران درند و چادرچون صدف

بهترین سرمایه زن چادرست*زانکه زن رازینت زن چادرست

حفظ چادردرسرای اقتدار*دختران راهست تاج افتخار

حفظ چادرچفظ دین ومذهب است*شیوه زهراودرس زینب است

حفظ چادرحافظ ناموسهاست*پاسدارحیله جاسوسهاست

حفظ چادرسدفحشامیشود*روسفیدی نزدزهرامیشود

حفظ چادرچاره سازکارهاست*حافظ گل ازهجوم مارهاست

حفظ چادرزخمهارامرهم است*دست ردبرسینه نامحرم است

حفظ چادرالتیام دردهاست*سدمحکم دربرنامردهاست

  

 

 


دیدارباعلامه ذی الفنون حضرت آیت الله حسن حسن زاده آملی روحی فداه

تابستان سال 1372 بود که ناگهان بسرم زد دیداری با حضرت علامه حسن زاده آملی (حفظه الله )داشته باشم

همواره یک فکر عقیده یا...مانع رفتن خدمت آقا میشد

وآنهم اینکه درلسان عام شایع شده بود که حضرت آقا چشم برزخی دارند وممکن است باطن مارا رویت کنند

خب من هم چندان امیدواری و دل خوشی از باطن خود نداشتم

وهمین باعث شد مدتها خدمت آقا نرسم بااینکه ازمنزل ما تا روستای ایشان اگرازبیراهه میرفتم  2ساعت بیشتر پیاده روی لازم نبود

روزی با خودم اندیشیدم که :

آیا خداوندکه ستارالعیوب است به این راحتی مارا به دیگران عرضه میکند؟

بخودم گفتم: خداوند به هرکسی که این قدرت راعطاکرد نعمت ستارالعیوب بودن را هم به او خواهدداد

ولی

آیا خداوند حاضرست اسراردرونی مراکه من میدانم و او دردسترس دیگری قرار دهد؟

بعدگفتم: این که  سر  نیست تعدی وقانون شکنی توست

وبایدرسواشوی

وچه رسوایی بهترازاین که پیش کسی رسوامیشوی که خود رنگ خدا دارد وبس

ولی این سوآل هم مرا مشغول بخود کرد که:

آیا این وسوسه شیطان نیست که میخواهدآقارا دورازدسترس ما نگهدارد؟

 

لذابایک تصمیم جدی حرکت کردم به روستای گیلاس که بالاترازروستای کندلوست رفتم وازآنجابه طرف نیاک  یعنی قسمت بالای روستای نیاک وازمیان کوههای پست وبلند عبورکردم وبه قسمت بالایی روستای ایرا (زادگاه ومحل سکونت تابستانی حضرت آقا)رسیدم

قلبم میطپید بشدت تمام

هم کوهپیمایی و هم نزدیک شدن به منزل آقا

دم درب منزل رسیدم دق الباب کردم مردی حدودا سی و چندساله دررابازکردومن بلافاصله گفتم:منزل حاج آقای حسن زاده اینجاست

ایشان گفتند : بله امرتون؟

گفتم:میخواهم آقارو ببینم

گفتند:آقابعدازناهاره ومشغول استراحتندشما20دقیقه دیگربیایید

رفتم گشتی درروستا زدم خواستم منصرف شده برگردم اما برگشتم ودوباره درزدم

همان فرد درراباز کرد وبمن گفت :بروخدمت آقاولی 10دقیقه بیشترنباش آقاهم کارداره هم خسته است وهم حال خوشی نداره

بعدمحترمانه ازمن سوآل کرد : اسلحه ای چیزی نداری که؟

من که بی اختیاراشک میریختم گفتم : نه آقا وایشان اشاره به پلاستیک کثیف سیاه وخاک آلود دستم کردندوگفتند: اینو اینجادم در بگذارید(داخل پلاستیک یک جفت گالش پلاستیکی(کلوش به گویش مازندرانی)بودکه بمحض رسیدن دم درب منزل آقاآنهاراازپایم درآوردم وکفش پوشیدم)

ازپله ها بالا رفتم ایوان منزل آقا چندکاناپه قدیمی ومندرسی بود که باملافه سفید پوشانده شده بودوآقاروی یکی ازکاناپه ها بهمراه یک نفرکه بعدهافهمیدم یک راننده وانت هست نشسته بودند

بالرز وترس ودلهره رفتم بسمت آقا وآقاشانه های مراگرفتندومن یک لحظه بخود آمدم دیدم دارم پشت دستهای آقارو می بوسم بعد شانه های آقارو بوسیدم آقادرحالیکه نشسته بودندمچ دست مرا نگه داشتند وبعدازلحظه ای مراروی مبل یکنفره کناردست خودشان نشاندند

بعدروبهمان شخصی که دم درایشان رادیدم کردند وگفتند:آقاعبدالله جان شمابرو منو تنهابذاربرو پسرجان(بسیاربالحنی محبت آمیز)

وبه آن آقای راننده هم گفتندشما برید

همه رفتند من ماندم و یک آقایی که نمیدانستم چه بگویم چکارکنم .....

آقاسرصحبت راباز کرد ازحال واحوال و زندگیم سوآلاتی کردووقتی فهمیدمن یتیمی بودم که باناپدری زندگی کردم وایشان هم وفات کردند ومن بامادرپیرم و2خواهرکوچکترم تنها هستم خیلی متاسف شدندعینکشان رادرآوردندوبس ازلحظه ای مکث فرمودند:"مشکله خیلی هم سخته

 

ولی خوشحال باشید من هم درکودکی پدرومادرم راازدست دادم وسختی کشیدم الحمدلله لوس بارنیومدم  (واین جمله راچندین بارتکرارفرمودند) ارحام بیرحم ماخیلی ازاموال پدری مرا غارت کردندومن سختی کشیده ام من لوس نیستم

بقول حافظ:

نازپرورده تنعم نبردراه بدوست    عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

من آنقدرسختی کشیدم که دراحوال خودم اشعاری سرودم وگفتم تازنده ام چاپ نشود گفتم:

.........

بیا می پرس ازکوه دماوند    چه باماکرد الطاف خداوند

بیاازماه و از استاره می پرس   ............"

 

دراین میان آقارفتندوبادستان مبارک برایم چای آوردند

بعدرفتندیک جعبه شیرینی آوردندوباخنده بمن فرمودند: بخورپسرجان حلاله

بعدرفتندآبی بصورت پاشیدند وایندفعه مراکنارخودشان نشاندندودست مبارکشان رادورمچ دستم حلقه زدند وحدود نیم ساعت بامن صحبتهایی کردند که همه آنهاموبمو در ذهنم حک شده وحتی اگرآلزایمرهم بگیرم آنها را فراموش نخواهم کرد(حیف که نمیشه برای کسی بازگو کرد)

 

من عرض کردم :حاج آقامن مدتها خواستم بیام خدمتتون ولی نشد

که ایشان فرمودند:اشکالی نداره ماهی رو هروقت ازآب بگیری تازه است

گفتم حاج آقا: آقاعبدالله بمن گفتندکه زود برم شمااحوال خوشی ندارید

که آقافرمودند: نه ومحکم دستانم راگرفتند و گفتند باشید حداقل یک زنگ تفریحی برای من است شمااگربری من باید برم سر نوشته ها وکتابها  بمان پسرم و....




خداشیطان رالعنت کندکه باتوسعه ی افکاری پلیدمانع دیداروزیارت ما باعلما میشود


مسلم امروز امام زمان ....

-امروز روز شهادت سفیر غریب امام حسین (ع) یعنی مسلم ابن عقیل(س) است

-

اهل کوفه مدتها بود که فریاد وضجه حسین بیا حسین بیا(مهدی بیا مهدی بیا امروزی) سر

میدادند

-

امام قبل از قیام آنها را با مسلم محک زد

-

مسلم وارد کوفه شد در کوفه جناب هانی و ... بزرگانی ازصحابه بودند که بعضا مورد وثوق

پیامبرو علی بودند و امروز دلگرم و مطمئن از حسن سابقه از امام حسین دعوت کردند

-

وقتی انسان عمری زحمت بکشد علم وتجربه کسب کند و بااین سابقه درخشان وکسب

شهرت و ابهت بخواهد بایک جوان بیعت کند و ازاو حرف شنوی داشته باشد سخت است

-

ایمانی قوی و هوایی مغلوب میطلبد تا مرد 60 ساله زیر دست جوانی کسب تکلیف کند

-

مسلم شاید ازبسیاری ازاین بزرگان کم سوادتر است کم تجربه تر است کم سن تر است

و...وفقط یک ویژگی بارز دارد و آن اینکه

:

نایب امام زمان است

-

همین کافیست که بخاطر انتسابش ازطرف امام تحت امراو قرار بگیری

-

-

ِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَه
خدا داناتر است که رسالت خود را در کجا قرار دهد(انعام - 124) هرکه با مسلم دشمن شد به امام سنگ میزند

-

هرکس مسلم را تنها گذاشت خود ضرر میکند و دستش ازدامن امام زمانش کوتاه میشود او

میماند وشهرتش و مهارت و علم و مال و قدرت ....او میماند با همه چیزش

الا ذلک هوالخسران المبین این خسارتی آشکارست

-

امام زمان نیز برای قیامش آماده است

-

هرکه مهدی میخواهد قبل از تشریف فرمایی مهدی بسوی مسلمش بشتابد حتی اگر خود

را برتر می بیند حتی اگر هم برتر است اینجا برتری معنا ندارد او نایب امامست همین

-

اگر مسلم تنها شود ضرر متوجه کسی است که تنهایش گذاشت زیرا دست خود رااز دامن

امامش کوتاه کرد

گر جمله کائنات گردد کافر - بر دامن کبریاش ننشیند گرد

-

اگر آنروز عزیز فاطمه تنها بود نگذارید که آن واقعه تکرار شود

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب گذشته (نوشته های پیشین

)
  1. ــ
ولایت مطلقه
الا امام